هیجده ماهگی

سلامی به حرارت گرمای تیر و مرداد جنوب خدمت همه دوستان خوبم.

من قدم به هیجده ماهگی با یکسال و نیمی گذاشتم وزرنم 10.400 گرم و قدم 71 سانتیمتر می باشد این روزها واکسن سرخک زدم حسابی درد دارم  مدتی بود که از شما دور بودم . دلم برای همه شما تنگ شده است . دوست دارم کمی بیشتر از خودم براتون بگم من الان می تونم خود راه بروم حرف بزنم با دوستام برم پارک بازی کنم من پارک چگاسه را خوب بلدم  و خیلی هم دوست دارم یکبار که بابام بردم پارک جام جم به او اعتراض کردم آخه چگاسه خیلی بهتره چون تاب ویژه برای بازی بجه های کوچلو هم داره.

از بین غذاها ماهی ، ماست را خیلی دوست دارم علاقه زیادی به شیرینی ندارم اما از ترشی خیلی خوشم میاد زیاد آب می خورم بستنی هم کم می خورم در بیم میوها انار را بیشتر از همه دوست دارم .

از بین حیوانات اسب را خیلی دوست دارم و هر چند روزی یکبار می رم توی باغ همسایه بهشون نگاه می کنم  علف بهشون  می دم می گیرم توی دستم تا بیان بخورند ( به کسی نگید بابام از اسب می ترسه اما من نه ) . از بین ماشین ها تراکتور را دوست دارم البته موتور و ماشین هم خوب می شناسم من اسم تموم بچه های دوو برم هم بلدم راستی یاد رفت بگم من اصلا کلمه بابا را نمی گم  عباس  صداش می زنم چون بابام هم این جوری خیلی دوست داره . من می تونم جملات تا سه کلمه ای را بگم از رقص خوشم میاد و خودم هم کمی می رقصم برای بچه ها آهنگ دست بزن رعنا می خونم.

به زودی عکس های از خودم می ذارم و بیشتر با شما حرف می زنم منتظر نظرات خوب شما هستم.